آرتین مامان

  دیروز یکی از دوستهام می گفت که نتونسته وارد وبلاگ پسرش بشه ! وبلاگ اون هم تو بلاگفا بود مثل مال آرتین. من هم ترسیدم نکنه یه روز بیام و ببینم وبلاگ آرتین باز نمی شه . واسه همین هم یه بک آپ گرفتم و هم تصمیم گرفتم تو نینی وبلاگ هم یکی واسه آرتین گلم درست کنم. البته می دونم وارد کردن یه مطلب تو دو تا وبلاگ خنده داره .  اما ... ...

     آرتین خان  یکساله شده .    گل پسر ۰۳۰/۳  کیلویی من الان ۷۰۰/۱۰ کیلو دارد !  و ۹.۵ سانت هم قد کشیده  است.   این هم تولدکفش دوزکی آرتین خان .   این کارتهای  دعوت . این هم آرتین خان و کیک تولدش .   میز پذیرایی .   آرتین خان در حال انجام حرکات موزون .     ...

   گفته بودم که موقع عکس گرفتن آرتین خان چشماشو می بنده !!     ...

  ...

  خبر جدید :    پنجمین دندان آرتین خان هم در اومد .  ( نیش بالا ) . راستی این مامان هنر مند داره واسه تولد آرتین کارت می درسته !!!! این هم یه نمونه .     ...

P align=justify> ۴ روز تعطیل بودیم و مهمان داشتیم .  دوست من از کرمانشاه آمده بود . امسال هوا حسابی گرم است و بارارن نمی بارد . همین باعث شده که جنگلهای زیادی آتش  بگیرند . این مساله خیلی ناراحت کننده هست . هرچند  این هوا برای ما که مهمان داشتیم مساعد بود . این چند روز آرتین برای اولین بار به ماسوله و تله کابین رامسر رفت .   این عکسهای ماسوله :   آرتین و مامانی. آرتین و بابایی.   این هم موزه مردم شناسی رامسر .( کاخ موزه رامسر )       ...

  آرتین خان طی یه عملیات ضربتی صاحب ۴ دندان جدید شد . الان ما ۸ عدد مروارید داریم.   خیلی وقت است که از مهارتهای پسرم ننوشته ام .     آرتین خان به کمک هر چیزی بلند می شود . یک هفته ای هم هست که سعی می کند به تنهایی بایستد . هر چند فقط چند ثانیه طول می کشد.   به سرعت باد چهار دست و پا می رود .   کنترل را به سمت  تلویزیون می گیرد و دکمه ها را فشار می دهد و کانال عوض می کند .    موقع غذا خوردن به به می گوید .   وقتی " بیان" بابا  می گوید آرتین هم بابا می گوید .  (  بیان در سریال باران دروغ ! حسابی فارسی وان زده شده ایم ! )   خیلی وقت است که دست می زند و بای بای م...

  خوب : آرتین چند وقتی هست که به تنهایی و بدون کمک سر پا می ایستاد  اما دیشب بالاخره چند قدم هم به تنهایی برداشت .  یعنی چند قدم به سمت من دوید.  در ضمن آرتین خان چند روزی است که بازی کلاغ پر می کند . انگشتش را روی زمین می گذارد و بالا می برد و می گوید (( اااااار )) .  با آهنگ پپپپپپپپپر بخوانید .   زشت : آرتین ۱۰ روزی است که آنفولانزا گرفته است . البته خدا رو شکر الان خیلی بهتر است . اما پسرکم ۳ روز تب داشت .   بد : من و آقای پدر هم آنفولانزا کرده ایم . ...

  گفته بودم که آرتین جانم سرما خورده . این عکس سه روز بعد سرما خوردگی هست . از آب مماخ و عرق پیشانی می شود فهمید که دلبرکم مریض است. اینجا هم دارد از مریضی اش سوء استفاده می کند و به همه چیز دست می زند .   عشق این است که از نزدیک تلویزیون ببیند . اینجا در حال دیدن سی دی " خاله نسرین " هست و سعی دارد به صورت بچه ها دست بزند !!   پسراست دیگر . از الان شیطانی هایش شروع شده  است!!   وقتی می خواهد از پشتی  بالا برود دستم را تکان می دهم و می گویم " نه نه " . الان خودش قبل از بالا رفتن دستش را تکان می دهد و می گوید " اا اا " ! این هم بعد حمام . بعد از شسوار روسری گذاشتم تا نم موهایش گرفته شود . سشوار ر...

زمان چقدر زود می گذرد . باورم نمی شود که آرتینم فردا یکسالش تمام می شود . باورم نمی شود سال  پیش همین موقع منتظر دیدن کوچولویی بودم که تو دلم بود . چقدر زمان زود می گذرد .  من هنوز باورم نمی شود مادر شده ام  !!!! فردا آرتین یکساله می شود .  من مادر هستم . مادر یک پسر یکساله  و من خیلی خوشحالم . پسرم تولدت مبارک ...